نمایش جزئیات

سینه زنی و توسل به اُم المومنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها به نَفسِ کربلایی حمید علیمی

سینه زنی و توسل به اُم المومنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها به نَفسِ  کربلایی حمید علیمی

مادر میان بستر خود روضه می خواند با اشک های کوثر خود روضه می خواند

نیّت نمود و شانه زد بر موی زهرا با مویه های آخر خود روضه می خواند

او چند مدت رنگ نیلی خواب می دید بر شاخۀ نیلوفر خود روضه می خواند

خیره به در می شد و ی این که به دیوار یا که به روی دختر خود؛ روضه می خواند

با روضه های کوچه، او از حال می رفت با یاد یاس پرپر خود روضه می خواند

وقتی گریز روضه هایش کربلا بود با نالۀ بغض آور خود روضه می خواند

مادر بزرگِ ماه های روی نیزه بر کشته های بی سر خود روضه می خواند

بر پارۀ پاره ی پیکری که روزمین ماند بر پاره های پیکر خود روضه می خواند

اصلاً در عاشورا به عالم کرد رجعت بر روی تل، بر منبر خود روضه می خواند

از غارت و آتش درون خیمه می گفت می سوخت، با خاکستر خود روضه می خواند

زینب شبیه اوست، نه اصلاً خود اوست یعنی برای معجر خود روضه می خواند

شاعر:محسن حنیفی

مستان همه افتاده وساقی نمانده یک گل برای باغبان باقی نمانده

جانم خدیجه ...

.