نمایش جزئیات

رباعیات

رباعیات

دلم ازبی کسی در التهاب است

خدایا ناله هایم بی جواب است

کشم پا بر زمین از سوز این زهر

 نوای کام خشکم آب آب است

***

محتاج به لطف و کرم و جود جوادم

از بهر گدایی به درش روی نهادم

مولا ز گدای در خود روی مگردان 

دستم ز کرم گیر که از پای فتادم

***

مظلوم تر از جواد بغداد نداشت

آن مظهر داد تاب بیداد نداشت

می خواست که فریاد کند تشنه لبم

از سوز جگر طاقت فریاد نداشت

(سید رضا مؤید)

***

از یار بی وفا چه کشیدم به روزگار

از روزگار شکوه کنم یا ز دست یار

مردم اگر به فصل جوانی عجب مدار

چون من گلی چگونه شوم همنشین خار